۱۳.۱۱.۸۷

مَثَل باران و سنگ صاف

اس ام اس - مقالات - داستان کوتاه

6- مَثَل باران و سنگ صاف (یََّاءَیُّهَا الَّذِینَء َامَنُواْ لاَتُبْطِلُواْ صَدَقَتِکُم بِالْمَنِّ وَالاَْذَی کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَآءَ النَّاسِ وَلاَیُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالیَوْمِ الاَْخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَاءَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لا یَقْدِرُونَ عَلَی شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُواْ وَاللَّهُ لاَیَهْدِی ا لْقَوْمَ ا لْکَفِرِینَ).(64) ((ای کسانی که ایمان آورده اید! بخششهای خود را با منّت و آزار باطل نسازید! همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق می کند و ایمان به خدا و روز رستاخیز نمی آورد؛ و (کار او) همچون قطعه سنگی است که بر آن (قشر نازکی از) خاک باشد؛ (و بذرهایی در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد (و همه خاکها و بذرها را بشوید!) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند. آنها از کاری که انجام داده اند، چیزی به دست نمی آورند و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی کند)).

قلب آدم ریاکار همچون سنگ سخت است و قابلیت پذیرش رحمت حق را ندارد. بنا بر این وجه شباهت در این تشبیه ((بی اثر بودن و نابودی عمل )) است؛ در این آیه منّت و آزار در انفاق به ((ریا)) تشبیه شده است، چون ((ریا)) ضدّ اخلاص است و منّت نهادن و اذیّت کردن در انفاق نیز با اخلاص منافات دارد. منتها فرق این دو این است که انفاق و بخشش ریاکار از همان اوّل باطل است، چون قصدش غیر خدا و خود نمایی است. ولی صدقه و بخشش منّت گذار و آزار دهنده از اول درست انجام می شود، ولی بعداً به وسیله منّت و به رخ کشیدن، عمل باطل و نابود می شود.

حدیثی از رسول خداصلّی اللّه علیه و آله و سلّم وارد شده است که فرمود: ((زمانی بر مردم فرا می رسد که باطن های آنها زشت و آلوده و ظاهرشان زیباست به خاطر طمع دنیا، علاقه ای به پاداشهای پروردگارشان ندارند، دین آنها ریا می شود، و خوف خدا در دل آنها وجود ندارد، پروردگار همه آنها را به عذاب سختی گرفتار می کند. در این هنگام خدا را همانند شخص غریق می خوانند ولی هرگز دعایشان مستجاب نمی شود)).(75)

75-اصول کافی، ج 2، کتاب ایمان و کفر، باب ریا، ح 14

64-بقره / 264. ((صفوان )) و ((صلد)) هر دو به معنای سنگ صاف و سخت است. ((وابل )): یعنی باران دانه درشت و شدید.

منبع :( چهل مثل از قرآن ) – حسین حقیقت جو

7- مَثَل باغ حاصلخیز (وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ اءَمْوَا لَهُمُ ابْتِغَآءَ(78) مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِیتًا مِّنْ اءَنفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ(79) اءَصَابَهَا وَابِلٌ(80) فََاتَتْ اءُکُلَهَا(81) ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَّمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلُّ(82) وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ).(83) ((و مثل کسانی که اموال خود را برای خوشنودی خدا و تثبیت (ملکات انسانی ) در روح خود انفاق می کنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد و بارانهای درشت به آن برسد (و از هوای آزاد و نور آفتاب به حدّ کافی بهره گیرد) و میوه خود را دو چندان دهد (که همیشه شاداب و باطراوت است ) و خداوند به آنچه انجام می دهید، بیناست )).

وجه تشبیه خداوند متعال در این آیه ((انفاقهای خالص )) را به باغ مرتفع و حاصلخیزی تشبیه کرده است که در برابر نسیم آزاد و آفتاب قرار گرفته باشد و بارانهای درشت و ریز بر آن ببارد و در نتیجه همیشه سبز و خرم است و محصولی پربرکت و فراوان خواهد داشت وجه شباهت در این تشبیه، ((پر برکت بودن )) است؛ یعنی انفاقهای خالص در راه خدا همواره در حال رشد و نمو می باشد و هیچ گاه اثرش ضایع نمی گردد. کلمه ((وابل )) (باران درشت ) و ((طلّ)) (باران ریز و شبنم ) اشاره به مراتب اخلاص ‍ است . مرحوم فیض کاشانی در ذیل جمله (تَثْبیتا مِنْ اَنْفُسِهِمْ) می گوید: ((یعنی در حفظ عمل خالص مراقبت می ورزند و آن را از آفاتی همچون منّت، اذیّت، خود ستایی، ریا و خود پسندی و امثال این صفات رذیله که عمل نیک آدمی را فاسد می سازد، حفظ می کنند)).(85)

می گویند: مرحوم آیت اللّه العظمی بروجردی رحمه اللّه چند روز قبل از وفاتشان با اظهار تاءسف و ناراحتی می گفتند: خلاصه عمر ما گذشت و نتوانستیم کار خیری انجام دهیم. یکی از اطرافیان گفت: شما که بحمد اللّه این همه آثار خیر از خودتان باقی گذاشته اید، مساجد و مدرسه ها ساخته اید، شاگردان زیادی تربیت کرده اید، چرا ناراحتید؟! ایشان این جمله را فرمودند که متن حدیثی است: ((خَلِّصِ الْعَمَلَ فَإِنَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ؛ عمل را باید خالص انجام داد، زیرا نقّاد، بسیار بصیر و آگاه است )).(87)

. 79-((ربوه )): زمین بلند و مرتفعی است که در برابر نسیم آزاد و تابش آفتاب فراوان قرار گرفته باشد و حاصل خیز باشد. 80-((وابل )): باران شدید و دانه درشت. 81-((اکل )): میوه. 82-((طَلّ)): باران ریز و شبنم. 83-بقره / 265. 84-تفسیر صفی، ج 1، ص 124. 85-تفسیر صافی، ج 1، ص 226. 86-توبه / 103. 87-اقتباس از تعلیم و تربیت در اسلام، ص 373.

منبع :( چهل مثل از قرآن ) – حسین حقیقت جو

هیچ نظری موجود نیست: