مدیـریـت نـگـرش
چگونه میتوان تنفرها را به عشق، کینهها را به محبت، یأسها را به امید، دشمنیها را به دوستی، زشتیها را به زیبایی، ضعفها را به قوت، شکستها را به موفقیت، تلخیها را به نشاط و مشکلات را به فرصتها تبدیل نمود؟
بعضیهای در هر فرصتی که پیش میآید به مشکلاتش میاندیشند اما برخیها در مشکلات به فرصتها میاندیشند. برخی از نردبان نگرشهای سازنده صعود میکنند و برخی به خاطر داشتن نگرشهای غلط سقوط میکنند. نوع نگرشها در برکشیدن یا فرو کشیدن انسان بسیار مؤثرند. برای فهم و درک بیشتر تأثیر نگرشها در زندگی آدمی توجه به نکات ذیل ضروری است : ۱) نگرشها نوع زندگی ما را مشخص و تعیین میکنند نگرشها نمایانگر توقعات ما از زندگی است. زندگی ما بیشباهت از هواپیما نیست اگر بینی ما رو به بالا باشد صعود میکنیم و گر رو به پایین باشد خطر سقوط وجود دارد. در این زمینه به داستان ذیل توجه کنید تا اهمیت نوع نگرش بیشتر مورد توجه قرار گیرد. پدربزرگ عصرها دراز میکشد و چرت میزند یکی روز نوههای پیرمرد برای شوخی کمی پنیر بدبو لای سبیل پدربزرگ میریزند. اندکی بعد پدربزرگ از خواب بیدار میشود و با خود میگوید این اطاق چه بوی گندی دارد! به طرف آشپزخانه میرود حس میکند آشپزخانه هم همان بوی بد را میدهد. از آشپزخانه به بیرون از خانه میرود تا هوای تازه تنفس کند. اما با تعجب متوجه میشود که هوای بیرون هم ناراحت کننده است. بنابراین با لحن اعتراض آمیز میگوید : همه دنیا را گند گرفته! زمانی که طرز فکر ما به پنیر بد بو آغشته باشد تمام دنیا بوی بد میدهد.
حقیقت یکی است این واقعیتها هستند که متفاوت جلوه میکنند. ادراک انسانها تابع افکار و اندیشههایشان است برای تغییر زندگی منتظر تغییر دیگران و یا منتظر عوض شدن دنیا نباشید بلکه تغییر را در خود جستجو کنید و منتظر معجزه نباشید بلکه خود معجزهگر باشید. بزرگی میگوید ۲۵ سال تلاش کردم برای زندگی بهتر زنم را تغییر دهم نتوانستم ۲۵ دقیقه فکر کردم که خودم را تغییر دهم، وقتی که خودم را تغییر دادم زندگی جهنمی ما زندگی بهشتی شد. آحاد جامعه ما نیازمند این پیام الهی هستند تا باور کنند که میتوان جور دیگر دید و به گونهای دیگر هم زیست. ۲) نگاه و نگرش ما تکلیف روابط ما را با مردم معلوم میکند سرتاسر زندگی ما متأثر از روابط مردم است اما همچنان چگونگی ارتباط مؤثر با مردم یکی از چالشهای دشوار زندگی است با برخی مردم نمیتوان ارتباط مؤثر ایجاد کرد و بدون آنها نیز نمیتوان کارها را پیش برد. در برقراری ارتباط با دیگران به یاد داشته باشیم که : آنچه درون وجود ما اتفاق افتاده، درون وجود هیچکس دیگر به همان صورت رخ نداده است گاهی طرز برخورد ما مانند آن را رانندهای است که پس از تصادف از خودرو بیرون میپرد و فریاد کنان به راننده مقابل میگوید : شما چه مرگتان شده است؟ امروز تو پنجمین نفری هستی که به ماشین من میزنند! نگرش مثبت عامل موفقیت است افرادی پیشرفت و ترقی میکنند که نگرش سازنده داشتهاند. پیشرفت و ترقی به این افراد نگرش برجسته نمیدهد بلکه نگرش برجسته است که سبب موفقیت آنها میشود. زندگی ما عکسالعملهایی از عمل ما است. یک اندیشه زیبا و مثبت، یک بهشت را در زندگی میسازد و یک اندیشه غلط و منفی جهنمی را در دنیای انسان خلق میکند. انسانها هر آنچه را بیاندیشند خلق میکنند. فرق یک انسان موفق با یک انسان شکست خورده در نظام تفکر و اندیشه آنها نهفته است. فقر نتیجه فکر فقیرانه یک انسان است و ثروت حاصل فکر ثروت جویانه یک انسان دیگر، انسانها همان هستند که میاندیشیدند. ۳) تنها فرق بین موفقیت و شکست، نوع نگاه است : شما در هر کاری اگر فکر کنید که موفق میشوید یا فکر کنید که شکست میخورید، در هر دو صورت درست فکر کردهاید. اگر فکر کنید که موفق خواهید شد، این اندیشه مثبت به عنوان موتور محرکه شما را به حرکتی و عملی وا میدارد که آن حرکت و عمل، شما را به موفقیت میرساند و اگر از قبل فکر کنید که شکست خواهید خورد، نوع رفتار و عملتان به گونهای شما را به شکست رهنمون خواهد شد. افرادی که دائماً روی بدبختیها، ناراحتیها و مشکلات زندگی متمرکز میشوند، زندگیشان به شکست میانجامد و آنهایی که مرتباً به زیبائیها، شادیها و موفقیتهای زندگی متمرکز میشوند، به موفقیت نیز میرسند. به همین خاطر گفته میشود از تمرکزهای خود مراقبت کنید، به عنوان مثال تمرکز به روی یک منظره زیبا در انسان روحیه بالاو فکر مثبت ایجاد میکند و تمرکز روی منظره زشت و دلخراش انشان را مأیوس و فکر منفی تولید میکند. نوع پرسشهایی که ما از خود میکنیم کیفیت زندگی ما را رقم میزند ممکن است سئوال بدینگونه باشد : چرا من خوشبخت هستم؟ یا چرا من بدبخت هستم؟ فرق این دو سئوال فاصله بین خوشبختی و بدبختی است به نظر شما این دو سئوال چه تأثیری در زندگی ما دارند؟ ارتباط بین دو انسان ارتباط بین دو دل است، بر هر دلی یک قفل رمزداری است که هنر انسانها در پیدا کردن رمز آن قفلها است، تا بتوانند خانه دل انسانها را بگشایند. البته در ارتباطات هدف فقط گشودن قفل خانه دل نیست بلکه باید توانایی این را داشت پس از گشودن بتوان در آن نقشی زیبایی نیز به تصویر کشید. ۴) نگرش اولیه در انجام هر کاری بسیار مهمتر است: وجود نگرش درست در شروع هر کار و فعالیتی ضامن موفقیت و نتیجه کار است. سرنوشت و نتیجه بسیاری از کارها پیش از شروع معلوم میشوند. حکایت ذیل بیانگر نوع نگرش اولیه در فروشنده است. دو فروشنده مأمور میشوند به جزیرهای رفته و در آنجا کفش بفروشند فروشنده اول به محض ورود به جزیره یکه خورد، زیرامتوجه شد که اهالی آن جزیره کفش ندارند و لذا بی درنگ تلگرافی به شرکت سازنده کفش فرستاد و پیغام داد ما فردا بر میگردیم در اینجا هیچ کس کفش نمیپوشد. فروشنده دوم با دیدن همان صحنه ذوق زده شد و بیدرنگ به شرکت تلگراف فرستاد و در آن تقاضا کرد فوراً ۱۰.۰۰۰ حفت کفش برای من بفرستید زیرا همه افراد این جزیره کفش لازم دارند. ۵) نگرشها میتوانند گرفتاری و مشکلات را به خیر و رحمت مبدل سازند: فرصت و مانع با هم چه فرقی دارند؟ فرق آنها در دید ما است هر فرصتی مشکلی دارد و هر مشکلی فرصتی اصولاً انسانها دو گونه هستند برخی از انسانها اصولاً مثبتاند و امیدوار، چهرهای گشاده و متبسم دارند و از لحظه، لحظه زندگی لذت می برند. در هر پیش آمدی به فرصتهای آن میاندیشند و هر گونه موانع و مشکلات پیشآمدها آنها را تسلیم خود نمیکند و اعتقاد دارند آینده بهتر از گذشته خواهد بود. از مشکلات به دلیل اینکه فرصتهایی در اندرون دارند استقبال میکنند و اعتقاد دارند فقط در گورستان، امنیت فراوان است، در بدر به دنبال حادثه و فرصت هستند. نوع دوم انسانها بر خلاف دسته اول منفینگر هستند مرتباً به نارسائیها و کمبودها خود تمرکز دارند همواره فکر و خیال منفی در سر دارند. چنین افرادی روحیه افسرده و غمگین دارند و چهره آنها همواره عبوس و گرفته است و از لحظه، لحظه زندگی رنج میبرند اینگونه افراد پنجره فرصتها را بسته و از پشت پنجره نظارهگر رخدادهای بد هستندو از ترس اینکه ممکن است در دل هر فرصتی مشکل باشد فرصتها را یکی پس از دیگری از دست میدهند. طرح سئوال این است که چگونه انسانهای نوع دوم را به نوع اول تبدیل کرد؟ برای پرواز در آسمان زندگی به دو بال نیاز است : ▪ بال روحیه ▪ بال باور با ایجاد باورهای درست و روحیه عالی میتوان مثل عقاب بلند پرواز شد باورهای غلط و روحیه ضعیف فقط میتوان مثل جغد در خرابهها پرواز نمود. ۶) نگرش ما میتواند آیندههای بسیار نوید بخش برای ما به ارمغان بیاورد: نگرشهای ما آینده را میسازند، نگرشهای خوب و زیبا آینده خوب و نگرشهای منفی آیندهای بد را میآفرینند در نبرد داود وجالوت، سربازان وقتی جالوت را میدیدند وحشت زده با خود میگفتند این هیولا انقدر بزرگ است که نمیتوان او را کشت " اما داود همین غول را دید و گفت : " ضربههای من حرام نمیشوند چون به هر جا بزنم به بدن او میخورد. از فرنک لوید رایت معمار بزرگ و نامدار در سن ۸۳ سالگی پرسیدند از میان کارهای بزرگی که کردهای کدام را بیشتر میپسندی، او پاسخ داد کار بعدی را ! نقل میکنند از یک راننده تریلی ۱۸ چرخ که همواره در مسافرت و رانندگی هستی، چه میکنی که خسته نمیشوی؟ در پاسخ گفت بعضی رانندهها صبحها « سرکار میروند، ولی من از این شهر به آن شهر ماشین سواری میکنم ». آیندهای وجود ندارد بلکه آینده را میسازند. انسانهایی که نگرشهای مثبت دارند آیندهای پر از موفقیت خواهند داشت زیرا باورهای خوب، اندیشههای زیبا در نتیجه تلاشهای مؤثر خواهند داشت آنهایی که نگرشهای منفی، باورهای غلط، اندیشههای نادرست دارند آینده آنها را هر طور خواست میسازد.
برگرفته از: marketing-07.blogfa.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر